منطق و ضد منطق و نوآورى
منطق و ضد منطق و نوآورى
1. منطق از کلمه نطق یا سخن گفتن گرفته شده است که میتوان از آن به عنوان قواعد بر سخن گفتن انسان یا ابزار سخن گفتن یاد کرد، این دانش بشری انتزاعی ترین قواعد حاکم بر زندگی بشر و انسان را کشف و دسته بندی می کند، این صورت بندی از ریاضی نیز انتزاعی تر است چرا که منطق، ریاضی را به عنوان یکی از زبان های بشری بررسی منطقی میکند.
2. محور منطق زبان است و زبان های بشری بسیار گوناگون می باشد پس منطق های بشری بسیار متنوع خواهد بود و برای تفاهم بین انسانها فهم منطق ها یک امر ضرورت است چرا که قواعد تفاهم در منطق ما جاری و ساری است و از اینجاست که رابطه منطق و فرهنگ آشکار میشود چرا که فرهنگ چارچوبی برای تفاهم است پس منطق ها تابعی از فرهنگ ها هستند (ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم).
3. فرهنگ، نرم افزار زندگی است. پس منطق، بیان نرم افزار زندگی است و هر زندگی یک منطق خاص خود را دارد که در یک حوزه فرهنگی نمایش داده میشد. فهم فرهنگ ها احتیاج به فهم منطق های حاکم بر آن دارد و راه فهم منطق فهم زبان طبیعی و گفتاری آن در زندگی روزمره است تا قواعد تفاهمی آنها کشف شود.ادامه مطلب...